loading...
روز به روز
admin بازدید : 35 چهارشنبه 30 بهمن 1392 نظرات (0)
خسته ام
بیا برای من کتاب بخوان
برای من چایی بخور و کمی برای من بخواب
من هم برای تو میمیرم !
.

.
مردم همیشه تو را به خدا سوگند میدهند اما برای من تو آن همیشه ای که خدا را به تو سوگند میدهم !

.
شعر را به تو میسپارم ، کلید خانه و چراغ را ، خودم را هم به تو میسپارم
سفارش نمی کنم چون خیالم راحت است !

.
برای خانه ام چند متر آسمان میخرم و یک دوجین ستاره
نمیخواهم اینجا غریبی کنی ماه من !
.

.
من را شمعدانی ای بدان در گلدانی کوچک که بیشتر از آب و آفتاب به تـــــــو نیاز دارد !
.

.
ﻫﻮﺍﻳﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ باد ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺗــﻮ !
.

.
تمام پل های پشت سرم را خراب کردم و تمام راه هایی که مرا به گذشته ی بی تو می برد
نه قصد برگشت دارم نه می توانم به جایی بازگردم که آنجا نبوده ای ...!
.

ﺣﺎﻝ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ
ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﻣــــــﻦ ﺑﺎﺷﺪ !
.

.
مثل عکاسی ماهر نگاهت میکنم ، از نزدیک ترین زاویه ممکن و سرت را دقیقا رو به رویم نگه می دارم
خورشید را روی صورتت پخش می کنم و در ذهنم از امروز تو عکس می گیرم برای روزهایی که نیستی !
.

.
من شانه های تو را می خواهم و خیابان های خواب هایم را …
.

.
به اندازه ی …
بی خیال ! تو فکر کن دوستت ندارم ؛ من از پس اندازه گرفتنش بر نمی آیم ...!
.

.
مثل گنجشکها دوست دارمت ، مثل گنجشک هایی که میدانند پای کدام پنجره ای ، نزدیک کدام درخت ! مثل گنجشک ها بغض میکنم وقتی پنجره را می بندی و میمانم پشت شیشه ، زیر برف و یخ میزنم از شب !
من گنجشکم و مثل گنجشک ها دوست دارمت ، دانه بریزی یا نریزی ...!!!
.

.
در صفر مطلق ذوب میشوم وقتی به کفش هایت کنار کفش هایش فکر میکنم !
.

.
پای فکر تو که وسط باشد ، خیابان به کنار ، اتاق هم قدم زدن دارد ...!
.

.
می شود در همین لحظه از راه برسی و جوری مرا در آغوش بگیری که حتی عقربه ها هم جرات نکنند از این لحظه عبور کنند ؟ و من به اندازه ی تمام روزهای کم بودنت تو را ببویم و در این زمان متوقف ، سالها در آغوشت زندگی کنم بی ترس فرداها ؟؟؟
.

.
آفتاب را دوست دارم به خاطر پیراهنت روی طناب رخت
باران را گر می بارد بر چتر آبی تو
و خدا پرست شدم چون تو نماز خواندی !

.
دنیا ارزانی آدمهایش !
فقط من باشم و تو ، دو فنجان چای به ضمیمه لبخندت …

.
عجیب نیست که پلنگ جفت آهوست
گیلاس مست می کند و برف داغ است
در کشور آغوش تو حتی عجیب نیست که روز و شب بهم برسند و صبح تا ابد پشت در یک اتاق منتظر بماند ...!
.

.
به دوست داشتَنت مشغولم همانند سربازی که سالهاست در مقری متروکه بی خبر از اتمام جنگ نگهبانی می دهد !
.

.
دست های من هی آب می روند و تو هر شب ماه تر می شوی ...!
.

.
دوست داشتنت بوی باران می دهد
همان قدر بی مقدمه ، همان قدر بی دغدغه
فقط یادت باشد مثل باران مرا بی واسطه دوست داشته باشی ...!
.

.
عشق تو عبور ماه است از خیابان در شب حکومت نظامی ...!
.

.
چقدر نوازش دست های مهربان تو خوب است و من چه زود دلم برای همه ی چیزهای خوب تنگ می شود ...!
.

.
به هرکس می گویم “تـــــو” به خودش میگیرد اما نمی دانند که هیچکس برای من “تـــــو” نمی شود ...!
.

.
بگذار لبهایت برای بوسیدن باشد ؛ چشمهایت به اندازه ی کافی حرف برای گفتن دارد ...!
.

.
حسادت یا خساست ؟؟؟
اسمش را هرچه میخواهی بگذار ، 
من میخواهم تو فقط عزیز دل من باشی ...!
.

.
ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﻟﺨﻮﺭ ﻧﺒﺎش ، ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻭقتها ﺧﻮﺩﻡ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺍﻣﺎ ﺗﺎ ﺩﻟﺖ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ “ﺗﻮ” ﺩﺭ ﻣﻦ ﻫﺴﺖ ...!
.

.
هرچه بیشتر می گریزم به تو نزدیکتر می شوم
هر چه رو برمی گردانم تو را بیشتر می بینم
جزیره ای هستم در آب های شیدایی ، از همه سو به تو محدودم !
هزار و یک آینه تصویرت را می چرخانند
از تو آغاز می شوم و در تو پایان می گیرم …
.

.
هی تو ! کمی نزدیکتر بیا اما چیزی نگو
بگذار فقط ، بگذار چشمهایمان این همه دوست داشتن ها را زیرنویس کند ...!
.

.
از نویی شعرم پیداست کهنگی عشقت ...!
.

.
وقتی میخندی ، عشق کوچکترین اتفاقیست که می افتد ...!
.

.
ﺣﺴﻮﺩﻡ ، ﺣﺘﯽ ﺁﺭﺯﻭِ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻢ ...!
.

.
ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ، ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺷﺪ
ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺮﻑ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ...!
.

.
من اگر بمیرم او شاید گریه کند اما او اگر گریه کند من قطعا می میرم ...!

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 76
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 12
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 76
  • بازدید کلی : 16,574
  • کدهای اختصاصی